گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
انوار العرفان
جلد ششم
[سوره آلعمران ( 3): آیات 96 تا 97 ] ....



ص : 251
اشاره
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّۀَ مُبارَکاً وَ هُديً لِلْعالَمِینَ ( 96 ) فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ
( حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ ( 97
ص: 252
[سوره آلعمران ( 3): آیه 96 ] .... ص : 252
اشاره
( إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّۀَ مُبارَکاً وَ هُديً لِلْعالَمِینَ ( 96
ترجمه و شرح .... ص : 252
خداوند در این آیه مبارکه براي دومین شبههاي که اهل کتاب براي تکذیب پیامبر اسلام مطرح نموده و میگفتند تو چگونه ادعا
میکنی که دین اسلام بر ملت ابراهیم بنا نهاده شده است و حال آنکه ابراهیم و اسحاق و پیامبران پس از آنها بیت المقدس را بزرگ
میداشتند و بسوي آن نماز میگذاردند و اگر تو هم مانند آنان عظمت و برتري بیت المقدس را حفظ میکردي بسوي کعبه
برنمیگشتی جواب داده و بیان میکند که اگر مکه بعنوان قبله مسلمانها برگزیده شده جاي تعجب نیست زیرا این اولین خانه توحید
است که در روي زمین وجود دارد و بنا کننده آن پس از طوفان نوح حضرت ابراهیم علیه السّلم است که هنوز جاي پاي او آنجا
است لذا مسجد الحرام از بیت المقدس که بعدها با دست حضرت سلیمان علیه السّلم بنا شده برتر و انتخابش براي قبله از هر نقطه
دیگري شایستهتر است چنانکه میفرماید:
در حقیقت اولین خانهاي که براي مردم بخاطر عبادت و بندگی خداوند متعال بنا نهاده شد در سرزمین مکه خانه کعبه است که جد
شما یهودیان آن را بنا نموده ص: 253
است و این اولویت زمانی، لازمهاش اولویت شرفی و مکانی است و این مکان مقدس از نظر مادي و معنوي مبارك و پرفایده است
زیرا با آنکه در صحراي قفري واقع شده همه ثمرات بطرف او رو میکند و میوههاي بسیار در آن موجود است و همچنین نگاه کردن
بر آن بدون طواف و نماز، برابر است با یک سال عبادت که در غیر مکه واقع میشود و آن خانه موجب هدایت و راهنماي مردم
صفحه 126 از 225
جهان به بهشت است زیرا مسلمانها در این مکان مقدس علاوه بر برنامههاي سازنده نماز و دعا و تلاوت قرآن با یکدیگر به تبادل
افکار میپردازند که این خود موجب رشد اجتماعی و رهنمون به بهشت و سعادت ابدي است.
(96)
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 253
مکه در ارض است اول خانه که نباشد بهر هر فرزانه
اهل عالم راست هادي در صلاة هست یعنی قبله بهر کاینات
(96)
ص: 254
شأن نزول .... ص : 254
مجاهد گفته که یهودیان و مسلمانان به یکدیگر تفاخر میکردند یهودیان میگفتند بیت المقدس افضل و بزرگتر از مکه است زیرا
آنجا محل هجرت انبیاء است و مسلمین میگفتند خانه کعبه افضل و بزرگتر است سپس خداوند متعال این آیه را نازل فرمود.
روض الجنان و مجمع البیان و کشف الاسرار نیز این سبب نزول را نقل کردهاند لیکن سیوطی در باره این آیه شأن نزول ذکر نکرده
است.
ص: 255
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 255
قوله تعالی إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ اوّل- یعنی ابتداء و یکی از نامهاي حق تعالی است زیرا اول مطلق اوست و همه چیز از او و پس از او پدید
آمده است چنانکه در آیه 3 سوره حدید میفرماید:
هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ جمعش اوائل و مؤنثش اولی است چنانکه در آیه 4 سوره و الضحی میفرماید:
وَ لَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولی یعنی آخرت براي تو از دنیا بهتر است.
و اول از نظر معنی بچند وجه استعمال میگردد.
1) از نظر زمان چنانکه میگویند اول ابراهیم بعد موسی علیهما السّلم. )
2) از حیث ریاست و حکومت چنانکه میگویند اول رئیس جمهور بعد نخست وزیر. )
3) از حیث وضع و نسبت چنانکه گوئی اگر از تهران بسوي همدان بروي اول قزوین بعد همدان. )
4) از حیث نظام صنعت چنانکه میگویند اول پیریزي بعد ساختمان و کلمه اول بمعنی قدیم نیز میآید. )
چنانکه میگویند: ص: 256
جئتک اوّلا و آخرا یعنی قدیما و حدیثا بعضی از مفسرین معتقدند که کلمه اول بعنوان ظرف استعمال میشود در اینصورت مبنی بر
ضمّ خواهد بود مانند جئتک اوّل یا بقول صاحب المغرب ايّ رجل دخل اوّل فله کذا و از ثلاثی مجرد این ریشه 24 مرتبه کلمه اوّل
صفحه 127 از 225
و 38 مرتبه اوائل و 20 مرتبه کلمه اولی و از باب تفعیل آن 170 مصدر رویهم 99 بار در 42 سوره ضمن 97 آیه در قرآن کریم ذکر
گردیده است.
و در آیات قرآن بچند وجه استعمال شده از آن جمله است:
1) بمعنی خداي عزّ و جلّ چنانکه میفرماید: )
.«1» هُوَ الْأَوَّلُ یعنی اللّه تعالی
2) بمعنی پیامبر اسلام چنانکه در آیه 14 سوره انعام میفرماید: )
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ.
یعنی محمد صلی اللّه علیه و آله:
3) بمعنی ابراهیم خلیل چنانکه در آیه 163 سوره انعام میفرماید. )
لا شَرِیکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ.
یعنی اول من اسلم فی زمانهاي استسلم و انقاد للّه تعالی.
4) بمعنی حضرت موسی چنانکه در آیه 143 سوره اعراف میفرماید: )
فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ یعنی و انا
__________________________________________________
1) آیه 3 سوره حدید. )
ص: 257
اوّل المصدّقین بانّک لم تر فی الدّنیا.
5) بمعنی سحره فرعون که ایمان آوردند چنانکه در آیه 51 سوره شعراء میفرماید: )
إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنا رَبُّنا خَطایانا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ یعنی المصدّقین باللّه و بموسی من قوم فرعون.
6) بمعنی اول کسی که در اسلام کافر شد چنانکه در آیه 41 سوره بقره میفرماید: )
وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ یعنی اوّل من کفر من المسلمین.
7) بمعنی خانه کعبه چنانکه در آیه مورد بحث میفرماید: )
إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّۀَ مُبارَکاً وَ هُديً لِلْعالَمِینَ یعنی بیت اللّه الحرام و از این ماده است:
اولی- یعنی سزاوارتر چنانکه در آیه 34 سوره 75 میفرماید:
أَوْلی لَکَ فَأَوْلی
تاویل- یعنی حقیقتی که وقوع آن بصورت خارجی متجلی گردد چنانکه در آیه 7 سوره آل عمران میفرماید:
ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ.
ص: 258
[سوره آلعمران ( 3): آیه 97 ] .... ص : 258
اشاره
صفحه 128 از 225
فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ
( الْعالَمِینَ ( 97
ترجمه و شرح .... ص : 258
خداوند متعال در این آیه شریفه اشاره میکند به این که خانه کعبه حوادث و وقایع جالب توجهی دارد که نشانگر فضیلت آن است
منتهی برخی از آنها وقایع زود گذر بوده که مشاهده آن اختصاص بحاضرین داشته و همه آن را ندیدهاند مانند واقعه اصحاب فیل و
لشگرکشی ابرهه براي ویران ساختن آن و همچنین ایمن بودن خانه کعبه از فرا گرفتن آب هنگام طوفان نوح که بنام بیت عتیق
نامیده شد و برخی از آنها وقایع مختصر بحاضرین نبوده بلکه در قرون بعد نیز مورد مشاهده و استفاده مردم قرار گرفته است مانند
اثر دو پاي حضرت ابراهیم بر سنگ که در نقطه شرقی خانه کعبه محفوظ مانده و بنام مقام ابراهیم نامیده شده است و همچنین محل
امن بودن مکّه و نواحی آن بنا بدرخواست حضرت ابراهیم چنانکه در آیه 35 سوره ابراهیم بدان اشاره شده است رَبِّ اجْعَلْ هذا
بَلَداً آمِناً که از نظر قوانین مذهبی آنچنان محترم شمرده شده که هر گونه جنگ و مبارزه در آن ممنوع میباشد لذا اي بنی اسرائیل
بخانه و جایگاه ابراهیم رو ص: 259
کنید و مراسم حج را بجا بیاورید که همه این تکالیف براي خیر بشر است و چیزي از آنها بخدا نمیرسد و خدا را به بندگانش
نیازي نیست و کسانیکه بدستور الهی عمل نمیکنند و آن را نادیده گرفته و بمخالفت برمیخیزند در واقع بخودشان ضرر زدهاند
زیرا خدا از همه جهانیان بینیاز است لذا میفرماید:
در آن خانه علامات و آیات و نشانههاي روشنی است بر قدرت و توانائی خداوند که بر احدي پنهان نیست از آن جمله است مقام و
جایگاه عبادت ابراهیم که او بخاطر بناي کعبه یا براي انجام مراسم حج یا بخاطر دعوت عمومی مردم براي انجام این مراسم بزرگ
الهی در آنجا ایستاده و آن عبارت از سنگی است که اثر قدم شریف آن حضرت در آن نمایان است و همچنین از فضائل و
برتریهاي خانه کعبه این است که هر کس بر آن داخل شود از هر جهت در امان است حتی اگر قاتل و جانی هم در آنجا باشد
نمیتوان بر آن متعرض شد و با جبر و قهر او را خارج ساخت لیکن از نظر آب و غذا او را در مضیقه قرار میدهند تا ناچار گشته و
از آنجا خارج شود و همینکه خارج شد او را حد شرعی میزنند یا بقول بعضی از مفسرین هر کس داخل آن شود از عذاب روز
قیامت ایمن و آسوده خواهد بود.
و یکی دیگر از مزایاي عالیه خانه خدا وجوب زیارت آن بر مردم مستطیع است چنانکه میفرماید:
و این حق خدا بر مردم است که اگر براي رسیدن بخانه خدا از توانائی لازم برخوردارند قصد زیارت خانه خدا را کرده و مراسم
حج را بجاي آورند.
و توانائی و استطاعت مطابق روایات معتبره و عقائد فقهاء عبارت از داشتن زاد و توشه و مرکب و توانائی جسمی و باز بودن راه و
توانائی بر اراده پس از ص: 260
برگشت از حج است.
و در پایان براي ارائه اهمیت حج و انجام مراسم آن میفرماید:
هر کس از اداي وظیفه حج با داشتن استطاعت خودداري نماید و یا وجوب آن را انکار کند کافر شده و با بیگانگان در باره تزلزل
رکن مهم اسلامی و تفرقه مسلمانان از یکدیگر شرکت نموده است و بداند که خداوند از جهانیان بینیاز است و به عبادت و بندگی
شما احتیاج ندارد زیرا ساحت کبریائی آفریدگار منزه است از اینکه خانهاي را که بمنظور شرافت آن بخود نسبت داده است مردم
صفحه 129 از 225
آن را زیارت کنند بلکه تأکید بر آن بخاطر تحکیم رابطه اجتماعات اسلامی با یکدیگر است.
از آیه مورد بحث استفاده میشود:
1) اگر کسی جنایتی در خارج از حرم مرتکب شده باشد و براي رهائی از کیفر وارد حرم گردد از اجراء عقوبت ایمن خواهد بود. )
2) زیارت خانه کعبه بر شخص مستطیع واجب شده لذا استطاعت شرط وجوب آن است و بدست آوردن مال و هزینه و تحصیل )
توانائی لازم نیست و قانون وجوب مانند سایر قوانین اسلامی اختصاص به مسلمانها ندارد بلکه همه موظفند آن را بجا بیاورند گر چه
شرط صحت اینگونه اعمال پذیرش اسلام است لیکن عدم قبول اسلام مسؤولیت آنان را در مقابل اینگونه وظائف از بین نمیبرد
چنانکه قاعده معروف الکفّار مکلّفون بالفروع کما انّهم مکلّفون بالاصول نیز این موضوع را تأیید میکند.
3) از ترك حج تعبیر بکفر شده و این خود نشانگر اهمیت فوق العاده اداي مراسم حج است چنانکه پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله )
بعلی بن ابی طالب علیه السّلم فرمود: ص: 261
اگر کسی با توانائی و استطاعت حج را ترك کند کافر محسوب میشود.
4) انجام مراسم حج مانند انجام سایر فرایض دینی و دستورات الهی بسود خود مردم و بخاطر پیشبرد امور تربیتی آنها است و )
تأثیري براي خداوند که از همه جهانیان بینیاز است ندارد.
لذا کعبه با این، همه فضائل از بیت المقدس برتر و براي قبله بودن اولی است و ایراد یهود در این مورد ایراد بنی اسرائیل است.
(97)
ص: 262
ترجمه و شرح [منظوم .... ص : 262
هست آیتها در آن بر مردمان جاي ابراهیم و پیدا ز او نشان
هر که داخل گشت در وي ایمن است از حوادث در پناه ذو المن است
یعنی آمد هر که در وي ز اعتقاد هست ناچار او بترك هر فساد
پس ز شر نفس و وسواس عدو گردد ایمن و ان هواهاي دو تو
ایمن آمد از خلاف ما فرض نی که نبود بهر او موت و مرض
در سراي شه مصونی از عسس نی که آنجا بر تو ننشیند مگس
باطن این خانه قلب عارف است مأمن آنجا از هواي خالف است
پس چو از ظاهر بباطن رو کنی روي بر امنیت از هر سو کنی
حج بیت امر است از حق بهر ناس هر توانائیست او را در اساس
و آنکه کافر گشت و ماند اندر مجاز حق بود از کفر و دینش بینیاز
(97)
ص: 263
شأن نزول .... ص : 263
صفحه 130 از 225
سعید بن منصور از عکرمۀ نقل کرده وقتی آیه وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ نازل شد یهودیان گفتند ما مسلمانیم سپس
خداوند با نزول این آیه مبارکه آنها را مأمور بانجام مراسم حج نمود ولی یهودیان از انجام آن امتناع ورزیدند و باین تفسیر معنی
من کفر در این آیه من ترك است یعنی هر کس با استطاعت حج را ترك کند او کافر است.
ص: 264
بحثی از نظر لغت و معنی .... ص : 264
قوله تعالی فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ غنی- بر وزن شریف از اسماي حسنی است یعنی بینیازي و چون بیشتر اغنیاء در معرض بخل و
منفورند لذا خداوند متعال بیشتر پس از نام غنی براي خود نام حمید را نیز آورده است چنانکه در آیه 267 سوره بقره میفرماید:
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ قاموس نوشته الغنیّ ضدّ الفقر اقرب الموارد مینویسد الغنی الأکتفاء و الیسار.
میگوید: «1» مجمع البیان در ذیل آیه وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ
الغنی ضدّ الحاجۀ و از این ماده است:
اغناء- بمعنی بینیاز کردن- کفایت کردن- دفع نمودن- باز داشتن چنانکه در آیه 41 سوره دخان میفرماید:
یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً:
یعنی روز که هیچ دوستی دوستی را کفایت نمیکند.
استغناء- بمعنی طلب بینیازي و اکتفاست چنانکه در آیه 7 و 8 سوره
__________________________________________________
1) آیه 263 سوره بقره. )
ص: 265
لیل میفرماید:
وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنی وَ کَذَّبَ بِالْحُسْنی
ولی راغب استغناء را هم مثل غنی بمعنی بینیازي گرفته است.
مغنی- اسم فاعل بمعنی بینیاز کننده و جمعش مغنون است چنانکه خداوند متعال در آیه 21 سوره ابراهیم میفرماید:
فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ غناء- بکسر غین یعنی آواز خواندن تغنّی یعنی آواز خواند.
ص: 266
توضیحات .... ص : 266
قوله تعالی إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّۀَ ...
اولین خانهاي که در زمین بعنوان معبد و مرکز نیایش پروردگار ساخته شده خانهاي است که در شهر مکه قرار دارد و این خانه
پرخیر و برکت و قبله جهانیان است و خانهاي است که بسود جامعه بشریت بنا گردیده است.
پرنده بر بالاي آن نمیپرد و چون به نزدیک آن میرسد برمیگردد و جانور درنده در حریم آن بهیچ حیوانی آزار نمیرساند جاذبه
معنوي این سرزمین بحدي است که همه را بیاختیار تحت تأثیر خود قرار میدهد و بیمار با استشفاء در آن شفا مییابد و حاجیان
فقیر غنی و فراخ روزي میگردند و این خانه مطاف فرشتگان و انبیاء و اولیاء خدا است زمزم، صفا، مروه رکن حطیم حجر الاسود
صفحه 131 از 225
حجر اسماعیل که هر کدام تاریخ مجسمی از قرون و اعصار گذشته است در کنار آن باقی مانده و هر که قصد بد در باره آن کند
نابود میشود و مانند اصحاب فیل و غیر آن و سنگ آسمانی که از ودائع الهی است در آنجا است و مأمن و پناهگاهی است که حتی
حیوانات این سرزمین هم بایستی در امنیت باشند و کسی مزاحم آنها نشود و مدفن اسماعیل بن ابراهیم و مضجع هاجر مادر اسماعیل
و دختران اسماعیل در آنجاست و دعا در آن خانه مستجاب است و مانند کتاب، جامع تاریخ تمام انبیاء است و مقام ابراهیم در آن
نه یک آیت بلکه چهار آیت است: ص: 267
1) تأثر سنگ از قدم ابراهیم. )
2) فرو رفتن قدم آنحضرت در آن تا کعبتین. )
3) بقاء آن رقم در این مدت متمادي. )
4) محفوظ ماندن آن سنگ با وجود کثرت اعادي. )
محل ولادت خاتم انبیاء و بعثت آنحضرت صلی اللّه علیه و آله و طلوع اسلام و نزول قرآن و ولادت امیر المؤمنین علیه السّلم در
جوف کعبه و ولادت صدیقه طاهره علیها السّلم و مطابقت آن با بیت المعمور.
آیا جاي تعجب است کعبه با این امتیازاتش بعنوان قبله مسلمانان انتخاب شده باشد؟
قوله تعالی وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ کفر در آیات قرآن بر پنج وجه است:
1) انکار ربوبیت چنانکه در آیه 23 سوره جاثیه میفرماید: )
وَ ما یُهْلِکُنا إِلَّا الدَّهْرُ ( 2) انکار موضوعی که حقانیت آن برایش ثابت شده باشد چنانکه در آیه 13 سوره نمل میفرماید:
وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها:
یعنی آن را انکار کردند در صورتی که نفوس ایشان بآن یقین داشت.
3) کفر نعمت چنانکه در آیه 6 سوره ابراهیم میفرماید: )
وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ ص: 268
4) ترك نمودن چیزي که خدا بآن امر کرده است چنانکه در آیه 84 سوره بقره میفرماید: )
أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ( 5) برائت و بیزاري چنانکه در آیه 3 سوره ممتحنه میفرماید:
کَفَرْنا بِکُمْ یعنی حضرت ابراهیم و افرادي که با وي بودند بکفار گفتند ما بشما کافر و از شما بیزاریم و اما در آیه مورد بحث کدام
یک از اقسام کفر منظور بوده بین مفسرین مورد اختلاف است.
تفسیر مجمع البیان مینویسد: مقصود از آن در این آیه انکار وجوب حج است تفسیر آلاء الرحمن میگوید:
منظور از کفر در این آیه ترك نمودن حج است و از قبیل کفر در فروع دین میباشد.
ص: 269
روایات .... ص : 269
1) تفسیر غرائب القرآن مینویسد: )
شخصی از علی بن ابی طالب علیه السّلم سؤال کرد آیا کعبه معظمه اولین خانه است که ساخته شده؟ فرمودند بلکه قبل از کعبه
خانههاي دیگر هم بوده است ولی کعبه اولین خانهاي مبارکی است که داراي هدایت و رحمت و برکت میباشد.
2) علل الشرایع از امام محمّد باقر علیه السّلم نقل کرده که آن حضرت فرمود: )
اینکه مکه را بکۀ نامیدند بجهت آن است که مردان و زنان بآن جا هجوم میآورند میبینی که زن پیش روي تو و طرف راست و
صفحه 132 از 225
چپت با تو نماز میخواند و در آن بأسی نیست آري این امر در سایر جاها کراهت دارد نه در خانه کعبه.
3) تفسیر مجمع البیان از أبو ذر روایت کرده که از پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله پرسیدند اول مسجدیکه براي مردم بنا شده )
کدام بود فرمود مسجد الحرام سپس بیت المقدس.
4) در خصال بسند خود از امام جعفر صادق علیه السّلم روایت نموده که فرمود: )
مکه را به پنج نام اسم گذاشتند امّ القري گویند زیرا زمین را از زیر آن گستردند و بکه خوانند چون مردم در آنجا گریه و زاري
میکنند و بساسه گفتهاند که بمعنی هلاك و طرد است چون هر کس سوء قصدي نسبت بکعبه داشته باشد خداوند او را هلاك
میکند و ام رحم گویند زیرا آنجا محل رحمت خدا است. ص: 270
5) از امام محمد باقر علیه السّلم روایت شده که فرمود: کسیکه زیارت خانه خدا را قصد کرده باشد و از سه خصلت عاري باشد )
اعتنائی بحج او نیست.
1) پارسائی تا او را از ارتکاب محرمات الهی جلوگیري کند. )
2) بردباري تا بوسیله آن خشم خود را فرو نشاند. )
3) خوش رفتاري و رفاقت با کسانیکه از مسلمانان همراه و همسفر او باشند. )
6) عیاشی بسند خود از امام جعفر صادق علیه السّلم روایت کرده که آن حضرت فرمود: هر کس داخل مکه شود و حق حرمت ما )
را چنانکه سزاوار و شایسته است بشناسد خداوند گناهانش را میآمرزد و براي مهمات دنیا و آخرتش کفایت میکند و این است
معنی وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً.
7) از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلم روایت شده فرمود: )
زمین کعبه فخر و مباهات کرد و گفت کیست مانند من و حال آنکه خانه خدا در پشت من قرار گرفته مردم از اطراف عالم بسوي
من میآیند خطاب شد آرام بگیر شرافت و فضیلت تو نسبت بزمین کربلا مانند سوزنی است که در دریا فرو برند و مقداري آب
بخود بگیرد و اگر خاك کربلا نبود ترا خلق نمیکردم و فضیلت نمیدادم ترا آرام باش و تکبر مکن و گر نه ترا مسخ کرده و بآتش
میاندازم.
8) در تهذیب ذیل آیه وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلم روایت کرده که آن حضرت فرمود: هر کس مالی )
دارد و بدنش سالم است باید بحج برود و اگر خود را بتجارت مشغول نمود و فراغتی حاصل نکرد و با همین حال مرد شریعتی از
اسلام را ترك نموده و اگر کسی او را دعوت بحج کرد باید ص: 271
برود و نمیتواند مسامحه کند و در هر دو صورت اگر ترك حج کند کافر است.
9) در کافی بسند خود از حفص کناسی روایت کرده گفت از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلم پرسیدم مراد از استطاعت در )
آیه مَنِ اسْتَطاعَ چیست فرمود هر کس بدنش سالم باشد و راه او خالی از خطر بوده و توشه رفتن و برگشتن را داشته باشد آن
شخص مستطیع است و حج بر او واجب میشود.
10 ) در کافی بسند خود از حلبی روایت کرده که امام جعفر صادق علیه السّلم فرمود اگر کسی استطاعت مالی داشته باشد ولی )
مرض مانع از رفتن او بحج گردد واجب است که از طرف خود کسی را بحج بفرستد.
11 ) در کافی بسند خود از ابن عمار روایت کرده وي گفته از حضرت موسی بن جعفر علیه السّلم پرسیدم اگر شخص پس از احرام )
بستن متوجه شد که ناخن خود را نگرفته آیا در حال احرام میتواند آن را بگیرد حضرت فرمود حرام است عرض کردم اگر بسیار
بلند شده باشد چطور فرمود هر طور باشد گفتم اگر گرفت چه باید انجام دهد فرمود باید گوسفندي کفاره بدهد.
12 ) در تهذیب بسند خود از یونس روایت کرده وي گفته از امام جعفر صادق علیه السّلم سؤال کردم چه وقت باید از عرفات کوچ )
صفحه 133 از 225
نمائیم فرمود وقتی که سرخی از طرف مشرق برطرف گردد و اگر کسی پیش از غروب بیرون رود باید یک شتر نحر کند.
ص: 272
تجزیه و ترکیب .... ص : 272
قوله تعالی إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّۀَ خبري است مؤکد به ان و لام للذي و الذي خبر است بر ان ان بکۀ اصلش از بک
است که بمعنی زحم میباشد بکۀ ظرف مکان و متعلّق به کلمه محذوفی است که استقر باشد و صله است براي کلمه الّذي اصل بکّۀ
مکّ ۀ بوده که میم آن بباء تبدیل شده است زیرا عرب بعضی از موارد میم را بباء تبدیل میکند چنانکه بجاي ضربۀ لازم میگویند
ضربۀ لازب و بجاي دائم میگویند دائب- مبارکا- از باب مفاعله و از ماده برکت بمعنی خیر کثیر است و از نظر ترکیب حال است
براي ضمیر کلمه استقر یا ضمیر کلمه وضع یا از بکّۀ.
قوله فِیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهِیمَ:
ضمیر فیه راجع به بیت یا بکۀ است مقام ابراهیم بدل است از کلمه آیات بیّنات یا خبر است براي مبتداي محذوف که کلمه هی باشد
ولی کنز العرفان آن را عطف بیان براي خبر ان که کلمه للذي باشد گرفته و میگوید کلیۀ حرم مکه مقام ابراهیم میباشد تا چه رسد
بکعبه چنانکه گفته میشود مکه مقام فلانی است.
قوله وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا.
لام در للّه براي ایجاب و اختصاص است و علی النّاس لفظ عام است و شامل شریف و وضیع و مؤمن و کافر میگردد حج مبتداء و
کلمه للّه خبر آن است و جمله من استطاع بدل بعض از کل است براي کلمه الناس.
ص: